چرا امام و مولایت در آن مهلکهای که حضرت عباس به میدان میرود میفرماید بنفسی انت [جانم به فدای تو].
این عبارت از زبان امام، ما را رهنمون میکند به مقام رفیع و منیع علمداری که جز اراده امام چیزی را برخود مرجح ندانست و در ایمان خود و ولایتپذیری نسبت به امام خود مستقر بود، نه مستودع!
به این آیه قرآن عزیز توجه کنید؛
[وَ هُوَ الَّذی أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ]او کسى است که شما را از یک انسان آفرید! [و شما از نظر ایمان یا آفرینش دو گروه مختلف هستید]: پایدار و ناپایدار؛ ما آیات خود را براى کسانى که مىفهمند، شرح دادیم و حضرت عباس (ع) در پایداری ایمان در واقعه کربلا زبانزد و مشهور است، آنچنان که حضرت امام زمان (عج) در مورد ایشان در ناحیه مقدسه میفرمایند:
[سلام بر عباس (ع) فرزند امیرمؤمنان (ع) که جان خویش را در راه برادرش داد، از دیروزش برای فردایش توشه برگرفت. در راه برادر جانبازی کرد و خود را فدایش کرد، از او حفاظت و خود را سپر بلایش کرد، برای او آب آورد، دستهایش قطع شد. خداوند قاتلانش یزید بن وقاد و حکیم بن طفیل طایی را لعنت کند.]برای اینکه به شناخت عمق ولایتپذیری حضرت عباس واصل شویم و از آن بیاموزیم به آیه ۳۸ سوره یاسین توجه کنید و حدیثی که رسولالله در خصوص این آیه فرمودهاند.
[ابوذر غفاری گوید: «دست پیغمبر را گرفته بودم و هر دو با هم راه میرفتیم و پیوسته به آفتاب نظر میکردیم تا آنکه پنهان شد. من عرض کردم: «ای رسول خدا! آفتاب در کجا پنهان میشود؟» فرمود: «در آسمان، بعد از آن از آسمانی به سوی آسمان دیگر بالا میرود تا آنکه به سوی آسمان هفتم که از همه بالاتر است صعود میکند، تا آنکه در زیر عرش میشود، پس به سجده میافتد و فرشتگان موکل بر او نیز به همراهش سجده میکنند. پس آفتاب عرض میکند: پروردگارا، به من امر میفرمایی که از کجا طالع شوم؟ آیا از مغربم طلوع کنم یا از مشرقم؟» این همان است که خدای عزوجل میفرماید: وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذلِک تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ
و خورشید که پیوسته بهسوى قرارگاهش در حرکت است؛ این تقدیر خداوند توانا و داناست.]حضرت عباس در ولایتپذیری ولی خداوند عزوجل همان خورشیدی است که به پروردگار عرضه میدارد از کجا طالع شوم! و عباس، چون خورشیدی بود که به دور خیمه امام حسین (ع) میچرخید و منتظر دستور و فرمان ایشان بود و در این مهم استقرار و استواری داشت؛ و کسی میتواند اینچنین تسلیم امر ولی خداوند باشد که در تبصر و معرفت امام خود به یقین رسیده باشد و طبق آیه ۶۶ سوره یاسین؛
[لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَلى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّراطَ فَأَنّى یُبْصِرُونَ
و اگر بخواهیم چشمانشان را محو کنیم، سپس براى عبور از راه، مىخواهند بر یکدیگر پیشى بگیرند، اما چگونه مىتوانند ببینند.]دقت کنید، مسئله امامشناسی چقدر پراهمیت است و منظور از صراط در این آیه چیست.
واقعه کربلا به علت عدم شناخت و بصیرت به امام زمانشان شکل گرفت. در واقع دینداری بدون هدایت امام بسیار مخاطرهآمیز و هولناک است، آنچنان که از آن دریدگانی ساخت که برای کشتن امام زمان خود از هم سبقت میگرفتند و وضو میساختند و از هیچ ظلمی آن فرومایگان مضایقه و کوتاهی نکردند
و، اما کسانی که در آن واقعه به شناخت ولی خداوند نائل آمدند تا آخرین قطره خون که در قلبشان در جریان بود. امام حسین (ع) را یاری فرمودند و حضرت عباس (ع) در یاری امام زمانش به مقامی رسید که امام حسین (ع) وقتی به پیکر بیدست و پر از جراحت او که از روی اسب سقوط کرده بود، رسید؛ بلند گریه کرد و او را در آغوش گرفت و فرمود: الان انکسر ظهری و قلت حیلتی، اکنون پشت من شکست و چاره من کم شد...
از اینرو، عبارت بنفسی انت حضرت ابا عبدالله (ع) به حضرت عباس (ع) از آن اسراری است که فقط اهل بصیرت به آن ملتفت میشوند و آن کسانی که در این زمان به آن سر آگاه هستند. امروز زیر بیرق حضرت ولیعصر مستقر شدهاند و برای رفع موانع ظهور آن حضرت لحظهای درنگ نمیکنند و، چون عباسبنعلی (ع) جان فدای امام زمانشان هستند و شعارشان این فراز زیارت عاشوراست: «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکمْ وَ وَلِی لِمَنْ والاکمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکمْ. من در صلح و سازشم با کسی که با شما در صلح است و در جنگم با کسی که با شما در جنگ است و دوستم با کسی که شما را دوست دارد و دشمنم با کسی که شما را دشمن دارد.»